مجموعه سرآغاز

جهان‌بینی متیاس استفانو این است که ما خالق زندگی خودمان هستیم و با شناخت خودمان و درک جهان هستی می‌توانیم نقش خود را در این زندگی ایفا کنیم. به قول حکیم ابوالقاسم فردوسی توانا بود هرکه دانا بود.

ویژگی مهم استاد دوره‌ی سرآغاز

گرچه غالبا در گذشته، به خاطر اوضاع فرهنگی - سیاسی و پایین بودن سطح آگاهی و پذیرش عمومی، این آگاهی‌ها به صورت عمومی بیان نشده‌اند و یا فهمیده نشده‌اند. که نمونه‌ی آن‌ها را در کتب تمامی بزرگان ایرانی مثل فردوسی و سهرودی و عطار و نسفی و مولوی و شبستری و حافظ و ملاصدرا و آرتیمانی و ... تا بزرگان جهانی مثل ابن عربی و افلاطون و لائوتزو و کنفسیوس ( جدا از بزرگان دین اسلام و شیوا( اولین یوگی و آورنده‌ی دانش یوگا که با شیوا خدای هندو متفاوت است ) و .. ) که همینطور در کتاب‌های اصلی ادیان چون قرآن و نهج‌البلاغه و انجیل و وداها و اوپانیشادها و ئی چینگ و ... دید. البته دیدن آن‌ها را چشمی دیگر باید.

ویژگی خاص متیاس استفانو اینست که این آگاهی‌ها را برای همگان، به دور از پنهان کاری و رمزنگاری و به زبانی ساده ( تا حد مقدور ) بیان میکند که بسیار جای قدردانی دارد.

همچنین از حالاتش مشخص است که این سخنان و آموزه‌ را از روی بینش و آگاهی خود با ما در میان میگذارد و از آن‌ها می‌توان استفاده‌‌های بسیار مفیدی برای داشتن زندگی بهتر و رو به تکامل کرد تا هم زندگی آرام و روانی داشته باشیم و در رویارویی با سختی‌های گوناگون زندگی، از این دید وسیع‌ و دقیق‌ استفاده کنیم.

در جهان دو نیرو هست که خالق همه چیز است؛ مثبت و منفی. منفی درونی است و مثبت بیرونی. نه خوب است نه بد. متیاس استفانو

سرآغاز

در هر قسمت از طریق تکامل آگاهانه‌ی مورد نیاز برای فراتر رفتن از نُه بُعد، که واقعیت زندگی‌ ما را ساخته‌ جلو میرویم و همراه هم قطعه‌های درونی انسان و ارتباط‌مان با هستی را کنار هم قرار می‌دهیم. در این سفر نه تنها درک عمیق‌تری نسبت به ساختار واقعیت یگانه‌یمان پیدا می‌کنید، بلکه شروع به دیدن و درک اهمیت حضور خود به عنوان بخش جدایی ناپذیر از این هستی بی‌کران، خواهید کرد.

در ادامه‌ به تاریخ بسیار کهن انسانی و تمدن‌های مختلفی که در شکل‌گیری جهان به این شکل که هست نقش داشتند میپردازد تا با شناخت بهتر گذشته، بتوانیم انتخاب‌های بهتری برای آینده‌ و مسیرمان داشته باشیم.

در سن بیست و یک سالگی متیاس استفانو شروع به انتقال دیدگاه خاص خود نسبت به واقعیت زندگی که از طریق اتصالش به سوابق آکاشیک بدست آورده می‌کند. جهان‌بینی او این است که ما خالق واقعیت زندگی خودمان هستیم که این ابزار کافی را برای تعالی بخشیدن به زندگیمان در اختیارمان می‌گذارد. او اکنون در حال تولید آثاری است که به ما کمک می‌کند، جهانی که در آن هستیم و نقشی که در آن داریم را کاملا درک کنیم و با آگاهی از آن زندگی کنیم.